شناخت و هیجان، معمولا دو فرآیند مرتبط و به هم وابسته هستند.
شناخت بطور کلی، فرایند و کارکرد ذهنی پیچیده ای بوده که غیر قابل مشاهده است.
هیجانات به اشکال و جلوه های گوناگون در رفتار و زبان بدن ما جلوه گر می شوند.
زیست شناسی :
افلاطون در کتاب جمهوریت تاکید می کند اساسا تنوع طبع انسانی متفاوت وجود دارد.
ارسطو در کتاب سیاست خود، روی فرضیه « انسان، ماهیتا موجودی سیاسی است » بحث می کند.
ارسطو در کتاب سیاست خود، روی این دو فرضیه زیست شناختی بحث می کند و می گوید:
الف) بردگان بواسطه ماهیت زیست شناختی خود، بردگی کرده و معمولا ستیزه جو ترند
ب) زنان بخاطر ساختار زیست شناختی متفاوت خود، از نظر عقلانی از مردان پایین ترند.